نويسنده: سامائل ا.مالون
خلاصه كتاب: مترجم: دكتر حبيب الله دعائي- تخليص: سيده مرضيه علوي نيا- به جرات مي توان بيان نمود كه مهمترين اصل در زندگي انساني و سازماني و در پيشبرد اهداف آنها نقش رهبري و مديريت است. هر كس در زندگي خود و در هر سطحي از سازمان به نحوي با مساله مديريت درگير است كه بكارگيري صحيح اصول و فنون مديريت، سبب دستيابي به اهداف با حداكثر كارايي و اثربخشي شده و مشكلات را به حداقل مي رساند لذا مي توان گفت كه مشكل جامعه ما كمبودها نيست، مشكل ضعف بعضي از مديريت ها است.
پيتر دراكر نويسنده و مشاور مديريت مي گويد: ((مديران اجرائي آينده مي بايد افرادي باشند كه چگونه ياد گرفتن را ياد بگيرند)). در سال هاي آينده، داشتن مدرك علمي در علوم و تكنولوژي قديمي مي شود از اين رو نياز به شناخت مغز و دانستن چگونگي كارآن براي يادگيري افزايش مي يابد.
ادامه مطلب...
۱۶۰ نکته در مدیریت !!!
1- در انجام کارها روی شیوهای خاص تأکید نکنید. شاید کسی بتواند از مسیر کوتاهتر و بهتری شما را به مقصد برساند.
۲- توجه داشته باشید دانش و تجربه، هیچ کدام به تنهایی رهگشا نیستند، مثل اکسیژن و هیدروژن که از ترکیب معینی از آنها هوای تنفس ما تأمین میشود، میتوان با آمیختن دانش و تجربه، راهکارهای حیاتی و استثنایی خلق کرد.
۳- از هر فرصتی برای استخدام و به کارگیری افراد برجسته استفاده کنید.
۴- به خاطر داشته باشید رعایت استانداردهای محیط کار در کارایی کارمندان مؤثر است.
ادامه مطلب...
یكی از نظریهپردازان یادگیری كه از مؤثرترین روانشناسان در توسعهی روانشناسی حیوانی است[1]، ادوراد.لی ثورندایك(Edward Lee Thorndike) (1949-1874) میباشد. وی نخستین كسی بود كه به تحقیق آزمایشی واقعی با حیوانات دست زد.[2] نظریه او تنها بر رفتار آشكار متمركز بود. وی اعتقاد راسخ داشت كه روانشناسی فقط باید به مطالعهی رفتار بپردازد نه به مطالعهی عناصر ذهنی یا تجربهی آگاهانه.[3] به نظر ثورندایك، یادگیری براساس حل مسایل استوار است و برای این كه نظر خود را ثابت كند، قفسی كه با یك اهرم باز میشد، آماده ساخت و گربهی گرسنهای را در درون آن جای داد. سپس مقداری غذا بیرون جعبه در میدان دید حیوان قرار داد. او مشاهده كرد كه وقتی گربه را در جعبه میگذارد، حیوان به هر طرف حمله میكند و میخواهد از لای میلهها راهی به خارج پیدا كند. پس از تلاش فراوان ناگهان دست حیوان به اهرم برمیخورد و در بهطور اتفاقی باز میگردد و از جعبه خارج میشود. ثورندایك این آزمایش را چندین بار تكرار میكند و از مجموع آزمایشهای خود نتیجه میگیرد: هر بار كه حیوان در درون جعبه قرار میگیرد، دفعات تلاش و زمان لازم برای خروج از آن بهطور منظم كاهش نمییابد، بلكه سرانجام پس از یك رشته كوششهای پیاپی از طول زمان برای خروج از جعبه كاسته میشود. ثورندایك از آزمایشهای خود با گربه چنین نتیجه میگیرد كه حیوان:
· كوركورانه و بیهدف رفتار میكند.
· پیشرفت او در یادگیری به روش آزمون و خطا انجام میشود.
· بهطور اتفاقی پاسخ درست را به دست میآورد.
· یادگیری او بر اثر دریافت پاداش صورت میگیرد.[4]
ادامه مطلب...
صفحه قبل 1 صفحه بعد